سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به کسى که در محضر او أستغفر اللّه گفت ، فرمود : ] مادر بر تو بباید گریست مى‏دانى استغفار چیست ؟ استغفار درجت بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است : نخست پشیمانى بر آنچه گذشت ، و دوم عزم بر ترک بازگشت ، و سوم آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى چنانکه خدا را پاک دیدار کنى و خود را از گناه تهى سازى ، و چهارم اینکه حقّ هر واجبى را که ضایع ساخته‏اى ادا سازى و پنجم اینکه گوشتى را که از حرام روییده است ، با اندوهها آب کنى چندانکه پوست به استخوان چسبد و میان آن دو گوشتى تازه روید ، و ششم آن که درد طاعت را به تن بچشانى ، چنانکه شیرینى معصیت را بدان چشاندى آنگاه أستغفر اللّه گفتن توانى . [نهج البلاغه]
نگاهم برای تو
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» خیالی نیست...


                                                                              

همیشه از ارتفاع می ترسیدم...نه اینکه از بلندی اش بترسم...نه !...از این که تو یک طرف ارتفاع باشی آن بالا بالاها....و من طرف دیگرش این پایین پایین ها....همین جایی که من حالا نشسته ام و دارم با احساس بودنت زندگی میکنم...همین جایی که من حالا دارم سر به هوا نفس می کشم.....

قبل تر ها گفته بودم اگر تو اوج بگیری من خم به ابرو نمی آورم .....گفته بودم اگر تو پرواز کنی من گله ای از شکسته بالی ام نمی کنم.... قبل تر ها گفته بودم تو سبکبال و رها اگر بروی من از روی دوشت زمین می خورم....گفته بودم....یادت هست؟...حالا من از روی دوشت زمین خورده ام....

آنقدر این روز ها سر به هوا راه می روم که اگر روزی برای دیدنم به زمین بیایی من شاید بی خبر هنوز چشم انتظارت آسمان را رصد کنم....وقتی زمین می آیی من شاید آسمان را به چشم های تو دارم قسم می دهم...یا شاید دارم برای دلخوشی ام قاصدک ها را با آه برای تو فوت می کنم......و گاهی آنقدر در گوششان می خوانم که عاشق می شوند و توان پریدن ندارند......

من تمام لحظه ها را عاشق تو کرده ام بس که انتظار را با این ثانیه ها قسمت کرده ام....تمام واژه ها را بغض آلود کرده ام بس که از چشم و دست و ابروی تو گفته ام.......من تمام آسمان را نمک گیرت کرده ام بس که روی زمین تو را برای فرشته ها ترسیم کرده ام.....

من خودم را به قصد مرگ سوزاندم...خودم را به قصد درد آزردم...من خودم را به خاطر نداشتن....بخاطر نرسیدن.....بخاطر بی تو ماندن کشته ام......حالا هی تو بخند.....خیالی نیست من با همین بغض ها خوشم......خیالی نیست.....



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بــــ ـــ ـــی یـــــــار ( چهارشنبه 91/6/29 :: ساعت 12:27 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

حال نمناک دلـــ ــــــ ـــم
طلوع جاودانه...
بی عنوان !
خود نوشت !
رها نشو در باد...
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 30
>> بازدید دیروز: 37
>> مجموع بازدیدها: 462238
» درباره من

نگاهم برای تو
بــــ ـــ ـــی یـــــــار
دوست ندارم کسی ازم ناراحت بشه برا همین بیشتر وقتا سکوت می کنم . شاید عادت بدی باشه ولی به همه عشق می ورزم .

» فهرست موضوعی یادداشت ها
هنر و ادبیات[135] . هنر وادبیات[4] . پیامبر رحمت .
» آرشیو مطالب
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
اردیبهشت 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
اردیبهشت 94
فروردین 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
اقلیم احساس
در انتظار آفتاب
دوستانه
وسعت دل
سامع سوم
نجوای شبانه
لبخند ماه
روز وصل

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان


» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب